رقبای روحانی در انتخابات 96
جوان نیوز: هر کجا که میل مخاطب را ببینند، پاتک میزنند. روبهرو لبخند می زنند و از همراه بودن برای توسعه کشور می گویند، اما پشت سر بدشان نمی آید انتقام سال 92رابگیرند. هر کدام صاحب دم و دستگاه خود هستند ولی بازهم چشم به سکان اجرایی ایران دارند. از آن 6 نفر،چهارنفر هنوز هم مقابل روحانی ایستادهاند ولی دو نفر دیگر(ولایتی و غرضی)یکی همراهی کرده و دیگری نقد سازنده میکند. «ولایتی» که همان ایام نیز اخلاقیتر از سایر رقیبان با انتخابات برخورد کرد و هرگز پا از دایره اخلاق بیرون نگذاشت، تلاش میکند جایگاه دیپلمات بااخلاق و متدین را حفظ کند و هرگز در دایره سیاست، پا روی حقیقت پیروزی دولت در تحریم ها نگذارد و مدافع سیاست های ظریف دولت باشد.«غرضی» بدون شک سخنانش هیچ هزینه ای برای روحانی نخواهد داشت. حتی برخی سخنان را از روی دلسوزی بیان میکند و نیت تسویه حساب ندارد و به رئیسجمهور راهکارهایی را نشان میدهد تا مشکل مردم را رفع کند.اما حساب چهار رقیب دیگر جداست.
اولین عضو 1+5
«سعید جلیلی» نه به این دلیل که از حسن روحانی شکست سنگینی خورد، دلشکسته باشد بلکه او جایی دیگر نیز اعتبار سیاسی خویش را با شکستی تلخ از دست داده است. هر چند شکست «سعید» از روحانی، شکست پایداری ها و احمدینژادیها از اصلاحطلبان بود و این برای بزرگان این جبهه بسیار سنگین تمام شد و هر چند کنار زدن وی از عنوان دبیری شورای عالی امنیت ملی جایگاه سیاسی وی را بیش از پیش نزول بخشید، اما سعید جلیلی زمانی اعتبار سیاسی خود را بر باد رفته دید که ظریف در مقابل دوربینهای تلویزیونی جهان خبر از رفع تحریمها داد و ناتوانی دیپلماسی آنها را به رخشان کشید. برجام بزرگترین ضربه کاری به مردی بود که از سوی احمدینژاد مامور شده بود تا اروپا وآمریکا را هدایت کند و در این مسیر به کاغذپارهها اهمیت ندهد، حال آنکه پروژه مدیریت جهان نه کار سعید جلیلی بود و نه رئیس او احمدینژاد! او امروزه گهگاهی برای تخلیه خود و جریان پشتیبانش، اظهاراتی را بیان میکند ولی آنقدر مردم از آنها دلپری دارند که گوش شنوایی برای آنان پیدا نمیشود. البته این به آن معنا نیست که روحانی باید آنها را به حال خود رها کند بلکه باید بداند، جلیلی و پدر معنوی او یعنی آیتا... مصباح،رهبری جریانی را در طول اینسالها به دست گرفته اند که چه بخواهیم و چه نخواهیم، کمتر از 8درصد کل ایران را آنها تشکیل میدهند.
سرهنگ 1+-5
محمدباقرقالیباف اما دردش، درد دو شکست است که او قبل از آنکه انتخابات92 را ببازد، مناظره معروف را به شیخ دیپلمات باخت. «گازانبری» تا ابد روی پیشانی محمدباقر قالیباف ثبت شده است. حال او در جشن دکتر سلام پایداریها، جایی که میدان را خالی از رقیب می بیند، با طعنه به نماد روحانی در انتخابات یعنی «کلید» حمله می کند درحالی که خیالش از شنیدن پاسخ قاطع روحانی راحت است. بدون شک قالیباف میدانند که جایگاهی میان جامعه مدنی و بدنه اجتماعی طرفدار توسعه سیاسی ندارد بنابراین سعی میکند با تشخیص دادن نقطهکورهای جریان تندرو، روزنه امیدی برای حضور در عرصه سیاست ایران باقی بگذارد چرا که شمارش معکوس عمر ریاست وی بر شهرداری شروع شده است. رئیسجمهور، وی را نیز باید دریابد!چرا که قالیباف همانطور که گفتیم اگر از شهرداری تهران بار ببندد، بدون شک به دنبال جایگاه بالاتری میرود!او اگر به ستادکل نیروهای مسلح نیز گوشه چشمی داشتهباشد، تمام قد برای رسیدن به پاستور دلنگران است.همشهری جلیلی نیز دارای بدنهاجتماعی است که به دلیل سازماندهی خاص قالیباف برای آنها، همواره پشت او خواهند ایستاد. ناگفته نماند شهردار تهران روابط خوبی نیز با جماران دارد و در این راستا از جلیلی پیش است.
حداد، عضو سوم 1+5
غلامعلی حداد عادل نیز یکی دیگر از بازماندگان آن رقابت است. او نیز در میان محفلهای درون گروهی جریان مخالف مذاکرات به عنوان لیدر محسوب میشد و همواره تلاش میکرد بر خلاف عنوانی که در مجلس (رئیس فراکسیون اصولگرایان) یدک میکشید، در زمین مخالفان اصولگرایی سنتی یعنی پایداریها بازی کند که این رویه، او را نیز از دایره قدرت کنار زد. حداد نیز برخی اوقات تلاش میکند قدرت نماییکند ولی نه تنها درکشور، بلکه در استان تهران هم مقبولیت چندانی ندارد.
او اما بعد از انتخابات، شعار تخلف و نه تقلب در انتخابات را سر داد تا به گونهای دولت را زیر سوال ببرد ولی در این مسیر نیز تنها ماند و هیچکس از این ادعای واهی او حمایت و استقبال نکرد ولی همچنان افکار عمومی منتظر اسناد سخنان او هستند! این شخصیت سیاسی، رای خود و دنبالروهای خود را در سبد آن کسی خواهد ریخت که جریان پایداری و شخص آیت ا... مصباح بگویند. البته او بهویژه بعد از تقسیمبندی هایی که در دوران بستن لیست اصولگرایان تهران انجام داد، در میان بدنه اجتماعی اصولگرایان، چندان مقبولیتی نداشته و کاریزمای قالیباف یا جلیلی را نیز ندارد ولی در حاکمیت دارای جایگاه محترمی است.
آقا محسن 1+5!
محسن رضایی را باید با دونگاه متفاوت نگاه کرد.یکی برادرمحسن دوران جنگ و اوایل انقلاب که زحمت فراوانی برای کشور کشید و دیگر محسن رضایی، از سال 76 تا به امروز که بیشتر یک چهره سیاسی فعال در انتخابات به حساب میآمد تا صاحب نظر در زمینههای دفاعی! رضایی در طول این سالها، بارها کاندیدا شد و بخت خویش را آزمود اما هربار نتوانست مقامی بالاتر از چهارمی داشته باشد. رضایی نیز این روزها دل خوشی از دولت روحانی ندارد و بارها به آن اعتراض کرده ولی اینبار از دست مشاور حسن روحانی عصبانی شدهاست چراکه آشنا، در پیامی او و قالیباف را نماد شکست نظامیان در سیاست میداند و از جریانی که علاقه به حضور نظامیان در سیاستدارند میخواهد کاری نکنند که جایگاه سردار قاسم سلیمانی را که این روزها نفوذ فراوانی در قلبهای همه جناحهای سیاسی دارد، خراب کنند. او از هر سه گزینه قبل در میان بدنه اجتماعی از مقبولیت کمتری برخوردار است ولی به خودی خود یک تعداد رای ثابت و خاص دارد که بیشتر از آنکه به حساب یاران قالیباف سرازیر کند برای جلیلی و حداد خرج میکند.
تکه پنجم 1+5
جدای از این گزینههای تک نفره، جریانهایی نیز وجود دارند که تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا بتوانند تلافی چهار ساله روحانی را بکنند. این جماعت، اطرافیان محمود احمدینژاد هستند. کسانی که به اندازه کافی از چند دسته قبلی که نام بردیم، کینه دارند ولی به طور حتم اگر در بازی روحانی-رقبا قرار بگیرند برای روحانی کف وسوت نخواهند زد! این جریان است که نباید آن را نادیده گرفت، به راحتی میتوانند در طول این یک سال با آلودگیهای ذهنی که برای مردم ایجاد می کنند در رای سال آینده روحانی تاثیرگذارند.جریان نامبرده بدنه اجتماعی مشخصی ندارند و یاران آنها در چهاردسته بالا پخش هستند و از لحاظ ایدئولوژیکی با تفکر احمدینژادی همراه هستند. روحانی با این جریان نباید تقابل کند و تنها باید آن مسائلی را که از سران آنها در سال های گذشته دیده روشنگری و افکار عمومی را نسبت به رویه آنها تفهیم کند.
عضو خطرناک 1+5
بدون شک آنها که میلی به ریاست جمهوری روحانی نداشتند و ماسک همدلی بر چهره زدهبودند، این روزها از هر فرصتی استفاده میکنند تا آن روزها را جبران کنند. این جریان بدون شک دندانهای خود را از امروز برای یک سال دیگر و انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم تیز کردهاند ولی روحانی این روزها باید به دنبال آن باشد که یاران خود را برای این رقابت حساس، چیده و فیلتر کند چرا که او نفوذیهایی را در اطراف خود دارد که با پوست میش قصد دارند در وقت مناسب خوی خود را نشان داده و به هدف خود برسند و خطر این، بسیار بیشتر از حدادها و قالیبافهاست!